تشکّر از خدا به خاطر آیین ناب اسلام و توفیق پذیرش آن
امام سجّاد (ع) در لابهلای دعاهایش، در درگاه الهی سپاس فراوان میکند از این جهت که به دین اسلام هدایت شده است. از جمله:
در بند ۱۹ از دعای چهل و پنجم پس از حمد و سپاس به خاطر نعمتها، عرض میکند:
«هَدَيْتَنَا لِدِينِكَ الّذِي اصْطَفَيْتَ، وَ مِلّتِكَ الّتِي ارْتَضَيْتَ، وَ سَبِيلِكَ الّذِي سَهّلْتَ؛
ما را به دین خود راهنمایی نمودی و همان را برای ما برگزیدی و آن را مورد خشنودیات ساختی و راه را به وسیله اسلام به سوی خودت آسان نمودی.»
شرح کوتاه
در این فراز چند درس مهم میآموزیم: ۱- همواره به خاطر دین اسلام که خداوند آن را توسط پیامبرش به ما ابلاغ کرده و هدایت نموده شاکر باشیم که یکی از اقسام شکر، شکر عملی؛ یعنی عمل به دستورهای اسلام است. ۲- این دین گزینش الهی است؛ بنابراین در پیروی از آن دریغ نورزیم و قطعاً بدانیم که موجب نجات است. ۳- دینی است مورد خشنودی و پسند خدا، پس با عقیده به آن و اطاعت از آن، خدا را خشنود سازیم. ۴- و به این نعمت مهم توجّه کنیم که خداوند در پرتو انوار دین اسلام، راه نجات را که به سویش منتهی میشود برای ما به وسیله پیامبر (ص) و اوصیایش آسان نموده است.
نگهبانی از دین
۴- در بند ۶۲ از دعای چهل و هفتم چنین میخوانیم:
«... وَ أَحْيِ بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِينِكَ؛
خدایا! به وسیله امام عصر (عج) آنچه از نشانههای دینت را که ستمگران نابود کردهاند، احیا و زنده کن.»
شرح کوتاه
امام مسلمین ویژگیهایی دارد که یکی از مهمترین آنها، نگهبانی از اسلام است. او موظف است که اسلام را تا آنجا که میتواند نه تنها از تحریف و انحراف و تضعیف حفظ کند، بلکه همچون باغبانی نسبت به درختهای باغش، اسلام را تقویت و پرورش داده و از آن به نحو احسن نگهبانی و نگهداری نماید. هرگاه بدعتهایی ظاهر شد و اشخاصی به نام اسلام به اسلام ضربه زدند و موجب نابودی حدود و ثغور و مرزهای اسلام شدند، قيام نموده و به جبران و ترمیم بپردازد و آن را زنده و پابرجا سازد؛ و چنین موقعیتی به طور کامل در عصر ظهور حضرت مهدی (عج) و امامت گسترده او آشکار خواهد شد.
او به شدّت از ستمگران جلوگیری نموده، نشانهها و شعائر دین را در همه جا آشکار ساخته و پرچمهای والای اسلام را به اهتزاز درمیآورد.
بنابراین آنان که پیرو امام معصوم(ع) هستند و آنان که در انتظار ظهور امام عصر (عج) میباشند، باید مراقب باشند که مبادا خدای نکرده، از ناحیه آنها ضربهای فرهنگی یا تاریخی و یا سیاسی و ... به دین وارد شود و اگر از ناحیه دیگران ضربه وارد شد، احساس مسؤولیت نموده، به نگهبانی از دین بپردازند و دین را در همه جا زنده و پاینده نگه دارند.
امام باقر (ع) در وصف حضرت مهدی (عج) فرمود:
«صاحبالامر(عج) دارای سنّتهایی از پیامبران است؛ سنّتی از موسى(ع) ، سنّتی از عيسى (ع)، سنّتی از یوسف (ع) و سنّتی از محمّد (ص) ...
«وَ أَمَّا مِنْ مُحمَّد فَالْقِيَامُ بِسِيرَتِهِ وَ تَبْيِينُ آثَارِهِ[1]؛
اما آن سنّتی که از محمّد (پیامبر اسلام(ص)) دارد این است که برای اجرای روش او قیام میکند و در همین راستا گام برمیدارد و رفتارش همانند رفتار و روش پیامبر اسلام است و همان شیوهها را آشکار میسازد.»
بنابراین امام عصر (عج)و سایر امامان معصومD: جانشینان پیامبر(ص) هستند و همان روش پیامبر(ص) را تعقیب کرده و اجرا میکنند. یکی از مهمترین کارهای پیامبر(ص) نگهبانی از دین و جلوگیری از رخنه و ضربه به دین بود. او در این راه جانفشانیها کرد؛ بنابراین امام معصوم نیز به همین مسؤولیت بزرگ جامه عمل میپوشاند و طبیعی است که پیروان آنها باید در این راستا حامی و مجری پویا و کوشا باشند تا دین ناب اسلام از هرگونه گزندی مصون بماند.
و در بند ۶۷ همین دعا نیز امام سجّاد(ع) سخن از دین و تشکّر از خدا که او را به دین حق هدایت کرده و او را مجری حق قرار داده، به میان آورده، در مقام شکرگزاری به خدا عرض میکند:
«... فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَيْتَهُ لِدِينِكَ، وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّكَ؛
سپاس گویم تو را ای خدا که بندهات را از هدایت یافتگان به دینت قرار دادی و به ادای حقّت توفیق عطا کردی.»
روشن است که شکر عملی دین، نگهبانی از دین، احیا و اجرای آن است.
ایمان و یقین از نگاه صحيفه
اشاره
برای نگهبانی از اسلام و اجرای قوانین آن، در وهله اول باید پایههای ایمان و یقین خود را تقویت کنیم و از آفت شک و تردید دور سازیم، وگرنه هرگز نمیتوانیم گامهای راسخ و موفقیتآمیز در راستای اسلام برداریم.
ایمان از اَمن گرفته شده که به معنی آرامش درونی است، چرا که ایمان یک نوع عقد قلبی است که اگر کامل باشد موجب آرامش روان و دوری از تذبذب و دودلی و شک خواهد شد. بر همین اساس ایمان دارای درجات است، مانند ایمان به زبان، ایمان به قلب و زبان، ایمان به قلب و زبان و عمل و در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده فرمود:
«اَلْإِيمَانُ فِي عَشَرَةٍ الْمَعْرِفَةِ وَ الطَّاعَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ وَ الاِجْتِهَادِ وَ الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ التَّسْلِيمِ فَأَيُّهَا فَقَدَ صَاحِبُهُ بَطَلَ نِظَامُهُ[2]؛
ایمان دارای ده درجه است: ۱- شناخت. ۲- اطاعت. ۳- علم. ۴- عمل. ۵- پرهیزکاری. ۶- تلاش. ۷- صبر. ۸- يقين. ۹- خشنودی به رضای خدا. ۱۰- تسلیم فرمان خدا. هر یک از این صفات نابود شد، به همان نسبت نظام ایمان نابود و تباه میگردد.»
و امام صادق (ع) فرمود: «ایمان همانند نردبان دارای ده پله است که انسان درجه به درجه به وسیله آن بالا میرود... مقداد در پله هشتم، ابوذر در پله نهم و سلمان در پله دهم ایمان قرار داشتند.»[3]
اینگونه روایات که بسیار هستند بیانگر آناند که ایمان از نظر شدّت و ضعف دارای درجات و انواع مختلف است و کسی ایمان کامل دارد که به درجه عالی آن در شناخت و عمل رسیده باشد و سراپای وجودش را فرا گرفته باشد، آن گونه که پیامبر (ص) پس از فتح خیبر در ضمن تمجید امیرمؤمنان على (ع)فرمود:
«وَ أَنَّ الْحَقَّ مَعَكَ وَ أَنَّ الْحَقَّ عَلَى لِسَانِكَ وَ فِي قَلْبِكَ وَ بَيْنَ عَيْنَيْكَ وَ أَنَّ الْإِيمَانَ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِي وَ دَمِي[4]؛
قطعاً حق با تو است و حق بر زبانت جاری است و در قلبت جای گرفته و در بین دو چشمت قرار دارد، قطعاً ایمان با گوشت و خون تو آمیخته شده، همانگونه که با گوشت و خون من آمیخته گشته است.»
مسئله دیگر که رابطه تنگاتنگ با ایمان دارد، «مسئله يقين» است که آن هم دارای درجاتی مانند: علمالیقین، عینالیقین و حقالیقین میباشد. یقین نقطه مقابل شک است، چنان که علم نقطه مقابل جهل میباشد. مطابق روایات، امام باقر (ع) فرموده: ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است و تقوا یک درجه از ایمان و یقین یک درجه از تقوا بالاتر است.
«وَ لَمْ يُقْسَمْ بَيْنَ النَّاسِ شَيْءٌ أَقَلُّ مِنَ اَلْيَقِينِ[5]؛
و در میان مردم چیزی کمتر از یقین تقسیم نشده است.»
علمالیقین آن است که انسان با دلایل مختلف به چیزی ایمان میآورد، مثلاً با مشاهده دود به وجود آتش پشت دیوار یقین پیدا میکند. عینالیقین یک درجه بالاتر است و آن این است که انسان به مرحله مشاهده برسد و در مثال مذکور، مثلاً خود آتش را ببیند. درجه عالی یقین، حقالیقین است که انسان علاوه بر مشاهده، آن چیز را مثلاً سوزش آتش را لمس کند. این سه مرحله از يقين در قرآن به ترتیب در سوره تکاثر آیه ۵ و ۷ و در سوره واقعه آیه ۹۵ آمده است.
و در فرازی از بند ۳ از دعای پنجاه و چهارم صحیفه، امام (ع) در ضمن چند تقاضا از درگاه خداوند، عرض میکند:
«وَ يَقِيناً تَنْفَعُ بِهِ مَنِ اسْتَيْقَنَ بِهِ حَقَّ الیَقِینِ فِي نَفَاذِ أَمْرِكَ؛
خدایا به من یقینی بده که هر کس در مسیر اجرای فرمانت به (درجه عالی آن) حقالیقین برسد، به او بهره وافر برسانی.»
قابل توجّه اینکه حضرت على(ع) به مرحلهای از یقین رسیده بود که خود فرمود:
«لَو كُشِفَ الغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ یقیناً[6]؛
اگر همه پردهها برداشته شوند، بر يقين من چیزی نمیافزاید.»
یعنی به مرحله اعلای یقین رسیدهام.
با این اشاره به صحیفه سجّادیه بازمیگردیم و نظر شما را به نمونههایی از توصیف ایمان و یقین از نگاه صحیفه جلب میکنیم:
۱- در بند یک از دعای چهارم میخوانیم:
«اللّهُمّ وَ أَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ عِنْدَ مُعَارَضَةِ الْمُعَانِدِينَ لَهُمْ بِالتَّكْذِيبِ وَ الِاشْتِيَاقِ إِلَى الْمُرْسَلِينَ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ؛
خداوندا! (رحمت و درود فرست) بر پیروان رسولان و تصدیقکنندگان آنان از اهل زمین که از اعماق جان، رسولان را تصدیق کنند [یا در غیاب آنان بی آنکه آنها را دیده باشند به آنها ایمان میآورند] در حالی که معاندین با پیامبران مخالفت میکردند و آنها را تکذیب مینمودند ولی پیروان رسولان از روی ایمان حقیقی، مشتاق آنها بوده و هستند.»
شرح کوتاه
در این فراز، امام (ع) به آنان که از اعماق جان، پیامبران الهی را تصدیق نموده و در برابر مخالفان، در پیروی خود از پیامبران، محکم و استوار هستند و با حقیقت ایمان، عشق و شوقشان را به پیامبران نشان میدهند، رحمت و درود میفرستد و به ما میآموزد که افرادی قابل تمجید و ستایشاند که ایمان و اعتقادشان به پیامبران و راهشان، از روی عشق و راستی و حقیقی باشد، نه ایمان سطحی و عاریهای و مجازی.
و نیز در بند ۱۱ همین دعا در توصیف مؤمنان راستین و رهروان حقیقی اسلام و طلب رحمت از درگاه الهی برای آنها میفرماید:
«لَمْ يَثْنِهِمْ رَيْبٌ فِي بَصِيرَتِهِمْ، وَ لَمْ يَخْتَلِجْهُمْ شَكٌ فِي قَفْوِ آثَارِهِمْ، وَ الِائْتِمَامِ بِهِدَايَةِ مَنَارِهِمْ؛
آن پیروان و مؤمنان راستینی که در بصیرتشان (نسبت به دین تو) شک و تردیدی نکردند و از پیروی یاران پیامبر(ص) و اقتدا به نشانههای تابان هدایت، شک و شبههای به دلشان راه نیافت.»
۲- در بند ۱ و ۲ از دعای بیستم پس از درود بر محمّد(ص) و آلش، میخوانیم:
«وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ ... وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي؛
خدایا! ایمانم را به کاملترین درجات ایمان برسان و یقینم را برترین یقین قرار بده و نیّتم را به عالیترین نیتها پایان ده ... خدایا! يقين مرا به آنچه در نزد تو است، درست کن.»
شرح کوتاه
امام (ع) در این دو فراز به ما میآموزد که بر درجات ایمان و یقین خود بیفزاییم، این دو صفت و حالت را به مرحله عالی برسانیم، با برترین و پاکترین نیتها و خالصانهترین تصمیمها، ایمان خود را کامل کنیم و با نور یقین کامل، هرگونه شک و شبهه را از روح و روان و زندگی خود دور سازیم. به ویژه یقین خود را که مرحله عالی ایمان است، اصلاح و تصحیح کنیم و آن را در درجات کانال راستین دین، درجه به درجه بالا ببریم. در این صورت است که به قلّه هدایت کامل الهی نزدیک شدهایم و میتوانیم آن را فتح کرده، راست قامت و پیروز و روسفید بر فراز آن بایستیم.
پینوشتها [1] کمالالدین، ص ۳۵۱، حدیث ۴۵، باب ۳۳.
[2] بحار، ج ۶۹، ص ۱۷۵.
[3] همان، ص 166.
[4] بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۱۹؛ اعلام الوری، ص ۱۸۸ و ۱۸۹.
[5] همان، ج ۷۰، ص 138.
[6] شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۱، ص 202.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی